کاج داشت، کلاغ داشت، برف داشت، خیابانی که تو را گم کرد
■ نوشته شده توسط کوریون / چهارشنبه 18 آبان ماه سال 1390
فکر کرده بود « اگر من کسی هستم که می شود یک جایی بَرَش داشت و با خود برد و جایی دیگر پیاده اش کرد و رفت ، چرا ظاهرم طور دیگری باشد ؟ »
■ قسمتی از داستان « بگذار همین طور ادامه پیدا کند » /مجموعه داستان سمت تاریک کلمات/حسین سناپور/نشر چشمه
: « اصلا حاضر نیستم عضو کلوپی باشم که آدمی مثل من رو به عضویت قبول می کنه » ؛ این جُک اصلی زندگی بالغانه ی من در زمینه ی ارتباط با زنهاست !
■ آنی هال/ وودی آلن